«بهم پول نده! بهم ایده بده!» هم‌آفرینی ارزش چیست و چه عواملی بر روی آن اثر می‌گذارند؟

1403/08/01 ۲:۲۸ ق٫ظ

امروزه دیگر کسب‌وکارهای نوآور و خلاق، به ویژه کسب‌وکارهای پلتفرمی و رسانه‌ای، تنها به دنبال کسب منابع مادی از مخاطب-مشتری خود نیستند! با پدید آمدن مفهومی به نام «هم‌آفرینی ارزش| value co-creation» کسب‌وکارها به دنبال آنند تا از مخاطبان خود چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم، ارزش‌های جدیدی را کسب کنند و مدل کسب‌وکار خود را بهبود دهند  و یا محصولات نوآورانه خلق کنند.

حقیقت این است که دیگر فضای نوآوری بسته، نمی‌تواند پاسخگوی نیاز کسب‌وکارها به ایده‌های جدید به خصوص در دوران تحول دیجیتال باشد! نقش واحدهای تحقیق‌وتوسعه به‌عنوان پیشتازان نوآوری در سازمان‌ها در حال کم‌رنگ‌شدن است. چرا که با ایجاد فضای «نوآوری باز» در اکثر سازمان‌ها، کلیه ذی‌نفعان سهم خود را در ایجاد نوآوری در سازمان پیدا کرده‌اند. مخاطب-مشتریان، تأ‌مین‌کنندگان، صاحبان سهام و حتی خانواده‌های کارکنان هر کدام به شکلی نقش خود را در ایجاد نوآوری در سازمان ایفا می‌کنند.

عوامل بی‌شماری بر روی هم آفرینی ارزش در سازمان اثر می‌گذارد اما در یک مقاله پژوهشی نشریه بررسی‌های مدیریت رسانه دانشگاه تهران، یک مدل مفهومی برای هم‌آفرینی ارزش پیشنهاد شده که بین هم‌آفرینی ارزش و هوش مصنوعی و هوش‌ تجاری ارتباط برقرار کرده است. مقاله‌ای که جامعه آماری قابل‌توجهی از مدیران رسانه‌ها و فعالان اکوسیستم نوآوری را مورد بررسی قرار می‌دهد.

گردآورندگان این پژوهش معتقدند هوش مصنوعی می‌تواند به‌عنوان ابزاری استفاده ‌شود که نیازهای مخاطب-مشتریان و دیگر ذی‌نفعان کلیدی سازمان را شناسایی کند. بر اساس همین شناخت می‌تواند به توسعه‌ محصولاتی کمک کند که با افزایش وفاداری مخاطب-مشتری، سعی در افزایش سهم بازار کسب‌وکار و مزیت‌های رقابتی آن دارد.

پیاده‌سازی هوش تجاری در سازمان‌ها می‌تواند داده‌های تولیدشده در اثر هر یک از فعالیت‌های سازمان را تبدیل به یک منبع ارزش کلیدی کند! با ایجاد روابط و داده‌کاوی می‌توان نگاهی جدید به فرآیندهای کسب‌وکار داشت و مشکلات کلیدی آن را شناسایی کرد.

به نظر من، پیاده‌سازی و استفاده درست از هوش مصنوعی و هوش‌ تجاری می‌تواند به فضای نوآوری باز در کسب‌وکار شکل تازه‌ای ببخشد. تصور کنید در یک دستمان تمام مشکلات و نقص‌های کسب‌وکارمان و در دست‌ دیگر مهارت خواندن ذهن مخاطب-مشتری و دیگر ذی‌نفعان کلیدی سازمانمان را داشته باشیم! آنگاه به راحتی می‌توان فضای نوآوری باز را به گونه‌ای ایجاد کرد که هر مشکل، همسو با نظر نهایی ذی‌نفعان حل بشود. نتیجه چه خواهد شد؟ تولید محصولات و تغییر و توسعه‌هایی در کسب‌وکار که می‌تواند وفاداری مخاطب-مشتری را جذب کند و در نتیجه حاشیه سود سازمان را بالا ببرد!

دیدگاه تان را بنویسید

نظر خود را درباره این مقاله بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *